Web Analytics Made Easy - Statcounter

با وجود گذشت یک هفته از آتش سوزی مرگبار هاوایی، بسیاری از ساکنان جزیره مائویی خسته از شرایط موجود در جستجوی اعضای گم شده خانواده خود در میان بقایای آتش سوزی هستند. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، با وجود گذشت یک هفته از آتش سوزی مرگبار هاوایی، بسیاری از ساکنان جزیره مائویی که با وسایل امداد و نجات زندگی می کنند، خسته از شرایط موجود در جستجوی اعضای گم شده خانواده خود در میان بقایای آتش سوزی و در انتظار دریافت خبری از آنها هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

براساس این گزارش، در این حادثه مرگبار که تاکنون باعث مرگ 106 نفر شده، حدود 13 کیلومتر مربع از این منطقه در عرض چند ساعت طعمه حریق شد. در حال حاضر مقامات با چالش های لجستیکی برای امدادرسانی به 13 هزار نفر از ساکنان همیشگی منطقه لاهاینا مواجه هستند.

براین اساس، مردم از کافی نبودن نیروهای امداد نجات گلایه مند هستند. آنها معتقدند واکنش نیروهای بحران محلی، سازمان یافته و منظم نبوده است.

ساکنان منطقه اظهار کردند با وجود آنکه مقدار زیادی از کمک های انسان دوستانه به هاوایی ارسال شده و مقامات فدرال وعده اعطای منابع هنگفت برای احیای منطقه را داده اند، اما برخی مردم شخصا دست به کار شده و اقدام به برپایی کمپ هایی برای اسکان مردمی کرده اند که خانه های خود را از دست داده و نیازمند آب و غذا هستند.

گزارش ها حاکی از آن است که ساکنا لاهاینا همچنان نیازمند کمک های بیشتر و برنامه ریزی موثرتر برای امدادرسانی هستند. مردم همچنان به کمک های فوری نیاز دارند.

روز گذشته مقامات امداد و نجات اعلام کردند با وجود گذشت یک هفته از این حادثه مرگبار، تاکنون تنها 25 درصد منطقه را با کمک سگ های جسد یاب جستجو کرده اند. در حال حاضر میزان جستجو به 27 درصد رسیده است.

براساس ارزیابی های صورت گرفته تاکنون، این فاجعه که مرگبارترین حادثه طبیعی در بیش از 100 سال اخیر در این منطقه بوده است، باعث تخریب یا نابودی بیش از 2200 ساختمان شده که 86 درصد آنها مسکونی بوده و خسارتی بالغ بر 5/5 میلیارد دلار وارد شده است.

رئیس پلیس منطقه مائویی در یک کنفرانس خبری اظهار کرد تیم های امداد و نجات محلی، ایالتی و فدرال در تلاش برای انجام عملیات جستجو در سریعترین زمان ممکن هستند اما تکریم پیکر کشته شدگان حادثه انجام سریع این کار را با مانع روبرو کرده است.

براساس این گزارش با گذشت چند روز پس از وقوع این حادثه وحشتناک و با تخریب بسیاری از ساختمان ها و خودروها و زیرساخت ها، عمق و دامنه آتش سوزی بیشتر نمایان شده است.

در همین حال مقامات وعده دادند که سیستم های اطلاع رسانی اضطراری این منطقه را بررسی می کنند زیرا بسیاری از ساکنان این پرسش را مطرح کردند که باید پیش از شدت گرفتن حادثه و سوختن خانه هایشان، هشدارهای لازم صادرمی شد. شدت حادثه به قدری زیاد بود که برخی مردم برای نجات جان خود مجبور شدند به سمت اقیانوس فرار کنند. اما علت دقیق حادثه هنوز مشخص نشده است.

همچنین مقامات بخش مائویی اعلام کردند آتش سوزی در شهر لاهاینا از علف زارها و بوته زارها به شهر گسترش یافته است. شدت آتش سوزی به حدی بوده که در برخی گزارش ها در توصیف شهر محبوب توریستی لاهاینا از واژه «لاشه» استفاده شده است.

براساس این گزارش، این آتش سوزی نخستین حادثه طبیعی مرگبار در تاریخ این جزیره است و شمار کشته شدگان آن از تعداد قربانیان سونامی در این جزیره در سال 1960 که در آن 61 نفر جان خود را از دست دادند، فراتر رفته است.

این فاجعه زمانی رخ داد که سه شنبه گذشته گزارش یک آتش سوزی در بوته زارهای اطراف شهر کولا در 35 مایلی شهر لاهاینا گزارش داده شد. وزش باد با سرعت 128 کیلومتر بر ساعت باعث گسترش دامنه آتش سوزی شده و پنج ساعت پس از شروع این آتش سوزی برق ساکنان منطقه لاهاینا قطع شد. تا بعدازظهر آن روز با شدت گرفتن دامنه آتش سوزی و با وجود آنکه هیچ هشداری صادر نشده بود، بسیاری از ساکنان منازل خود را رها کرده و بسیاری از هتل‌ها نیز مجبور به تخلیه مهمانان خود و بردن آنها به پناهگاه شدند.

در همین حال جاش گرین فرماندار هاوایی روز گذشته اظهار کرد رئیس جمهور بایدن برای سفر به هاوایی در سریعترین زمان ممکن اعلام آمادگی کرده است. وی قصد هیچ دخالتی در اقدامات صورت گرفته در این منطقه را ندارد.

این در حالی است که کاخ سفید به علت آنکه جو بایدن در جریان حادثه آتش سوزی در مائویی، در تعطیلات به سر برده و هیچ اظهارنظری در این باره نکرده، مورد انتقادات شدید قرار گرفته است.

کارین ژان پیر سخنگوی کاخ سفید نیز در پاسخ به این انتقادات به همکاری و تعامل رئیس جمهور بایدن با آژانس مدیریت اضطراری فدرال به عنوان مدرکی برای پاسخ گویی و واکنش وی نسبت به این حادثه اشاره کرد.

وی اظهار کرد مدیر این آژانس دو روز کامل به دستور رئیس جمهور بایدن در منطقه حضور داشت تا از اقدامات دولت و مقامات محلی و اینکه مردم مائویی به چه چیزهایی نیاز دارند، اطمینان حاصل کند.

اما دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در پیامی ویدئویی، واکنش جو بایدن به فاجعه آتش سوزی مرگبار در جزیره مائویی در هاوایی را شرم آور خواند.

ئیس جمهور سابق آمریکا ادامه داد نظر نداشتن اغلب اوقات خوب است اما لبخند بر لب داشتن هنگام صحبت از چنین فاجعه‌ای، بسیار وحشتناک و غیر قابل قبول است. این بسیار شرم آور است که جو بایدن از کمک یا اظهارنظر درباره این تراژدی در جزیره مائویی خودداری می کند.

ترامپ واکنش بایدن به آتش سوزی هاوایی را شرم آور خواندکشف جسد 99 نفر در خاکسترهای آتش سوزی هاواییتلفات مرگبارترین آتش سوزی تاریخ هاوایی به 89 نفر رسیدهاوایی همچنان در آتش می‌سوزد/ چرا کاخ سفید اهمیتی به کشته شدن شهروندانش نمی‌دهد؟

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: بسیاری از ساکنان آتش سوزی مرگبار جزیره مائویی رئیس جمهور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۴۸۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدیدترین تصویر از وضعیت اسفناک تئاتر شهر + عکس

 حال‌وهوای این روز‌های تئاتر رسمی، دست‌کم در تهران، با تئاتری که برای اجرا مسیر اخذ مجوز از اداره‌کل هنر‌های نمایشی را طی نمی‌کند، متفاوت است.

اداره‌کلی که روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت‌ماه نخست خبر خداحافظی مدیرکل آن، کاظم نظری پس از حدود دوسال و دوماه -از ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۰ تاکنون- با کارکنان واحد‌های گوناگونش دهان‌به‌دهان چرخید و بعد هم بی‌آن‌که دلیلی برایش ذکر شود از سوی نظری تایید شد تا تئاتر رسمی، چه دولتی، چه خصوصی که از شهریورماه ۱۴۰۱ بیش‌ازپیش دچار شکاف با تئاتر غیررسمی شده است، چشم‌انتظار بماند و ببیند که متولیان دولتی این هنر چه چشم‌اندازی از آینده در ذهن دارند و تحقق این چشم‌انداز را به کدام مدیر می‌سپارند تا در مقام مدیرکلی هنر‌های نمایشی بنشیند.

سمتی که به حمید نیلی با سابقه حضور در مقام مدیرعاملی تماشاخانه ایران‌شهر، مدیرعاملی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، مدیرعاملی انجمن هنر‌های نمایشی ایران و... سپرده شد تا پس از طا‌ها عبدخدایی، علی منتظری، مهدی مسعودشاهی، رحیم تجلی‌برزگر، حسین سلیمی، مجید شریف‌خدایی، خسرو نشان، حسین پارسایی، حسین مسافرآستانه، قادر آشنا (دو دوره)، حسین طاهری، مهدی شفیعی، شهرام کرمی و کاظم نظری، پانزدهمین «مرد»‌ی باشد که بر صندلی مدیرکلی هنر‌های نمایشی تکیه می‌زند.

از یاد نبردن غایبان  

سازوکار رایج در اداره‌کل هنر‌های نمایشی و «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» آن به‌عنوان مرجع صادرکننده پروانه اجرا از شهریورماه ۱۴۰۱ به‌این‌سو بیش‌ازپیش دچار تفاوتی معنادار با روندی شد که گروه‌های نمایشی طی آن نیازی به حضور در هزارتوی اخذ مجوز نمی‌بینند، در مکان‌هایی غیررسمی روی صحنه می‌روند و اجرا‌های آلترناتیوی را شکل می‌دهند که می‌تواند گزینه‌ای برای اطلاع از آن‌چه روی صحنه‌های رسمی نیست، باشد. در این میان به رغم اجرا‌هایی که هر شب در سالن‌های رسمی شهر تهران، از مجموعه تئاتر شهر تا تالار وحدت و از تماشاخانه ایرانشهر تا تالار مولوی، همچنین خیل پرشمار سالن‌های خصوصی روی صحنه می‌روند، هستند بی‌شمار نویسندگان و کارگردانانی که بازگشت از راه آمده را غیرممکن می‌دانند و تکرار دوباره سازوکار پیشین برای حضور روی صحنه را محال.

وضعیتی که اگر تئاتر شهر را به‌عنوان نماد تئاتر دولتی در نظر بگیریم از نام‌هایی که از بازه زمانی شهریورماه ۱۴۰۱ به‌این‌سو در آن روی صحنه رفته‌اند، پیداست. نام‌هایی گردآمده حول ایده محوری «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر»  که بخش بزرگی از آن‌ها را «ناشناخته ها» و بخش دیگر را «نزدیکان به نظام سیاسی» شکل داده و همچنان به پیش می‌روند.

آن‌چه از صحبت‌های پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان برمی‌آید این است که ما در تئاترمان هیچ‌گاه نهادی مستقل و مشخص نداشته‌ایم که در مواقع اضطرار ازجمله پس از اتفاقات شهریورماه ۱۴۰۱ یا پیش‌ازآن در آبان‌ماه ۱۳۹۸ یا دی‌ماه ۱۳۹۶، اهالی تئاتر را گرد هم بیاورد و موجب ایجاد اجماعی در میان‌شان شود.

پس می‌توان بخشی از چندپارگی موجود را محصول نبود چنین نهادی و به‌تبع‌آن همواره شخص‌محور بودن و تصمیم‌گیری‌های فردمحور دانست؛ اتفاقی که درحال‌حاضر نیز رخ داده است و هر کس به‌صورت شخصی تصمیم می‌گیرد که در این شرایط چه کند. ضمن اینکه به‌نظر می‌رسد تا وقتی تصمیمات به‌صورت فردی گرفته می‌شوند، نمی‌توان تصویر روشنی از آینده تئاتر در ایران به دست داد.

پیوستگان به جریان تئاتر غیررسمی، همچنین غایبان معتقدند شاید بزرگترین چالشی که از نیمه دوم سال ۱۴۰۱ تاکنون با آن مواجه‌اند، تصمیم‌گیری اخلاقی در قبال مفهوم زنانگی به نمایندگی از قلمرو‌های به حاشیه رانده‌شده باشد. مسئله‌ای که تا پیش از این اتفاقات، کمتر به آن اندیشیده می‌شد و ساده‌ترینش این‌که چرا باید برخلاف بخشی از واقعیت‌های موجود در جامعه، همچنان براساس موازین موردنظر «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش»، روی صحنه رفت؟

اگر کارگردانان تئاتر ایران همچنان به این شیوه ادامه دهند ـ شیوه‌ای که منجر به نادیده‌انگاشتن خواسته بخشی از جامعه می‌شود؛ جامعه‌ای که بازیگرانِ اجرای آنها نیز ممکن است جزئی از آن باشند.

درواقع با مسئله‌ای اخلاقی مواجه‌اند. مسئله‌ای که در این‌جا مطرح می‌شود نه هنر است، نه تئاتر و نه روی صحنه رفتن یا نرفتن؛ بلکه انتخابی است که در مواجهه با این چالش اخلاقی انجام می‌دهند و دست‌کم به چهار گروه تقسیم‌شان می‌کند؛ عده‌ای که ترجیح دادند با این تصور که به‌رغم گذر از مجرای «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» برای اجرا، می‌توانند آن‌چه را که می‌خواهند، بگویند و به روال سابق به اجرا می‌پردازند.

عده‌ای دیگر که انتخاب‌شان غیاب است و نکته مورد اشاره‌شان این‌که، غیاب کارکرد خواهد داشت اگر به چشم بیاید. همچون دیوارنوشته‌ای که با رنگی پوشانده شده است، اما رنگ، بیش از پوشانندگی، به آن‌چه پنهان کرده ارجاع‌مان می‌دهد. دراین‌میان کسانی هم هستند که چنان‌چه اشاره شد انتخاب دیگری دارند؛ نه اجرا با مجوز شورای ارزشیابی و نظارت و نه غیاب. انتخاب آنها اجرای غیررسمی است.

هرچند این انتخاب علاوه بر اینکه در معرض احتمال برخورد قرارشان می‌دهد، خواه‌ناخواه دایره مخاطبان‌شان را هم محدود می‌کند. مهاجرت و وانهادن همه آن‌چه در طول سالیان متمادی ساخته شده بود و ساختن از نو در کشوری دیگر هم انتخاب گروه دیگر را شکل داده است.  

مسئله‌ای از دیروز تا امروز

چالش اخلاقی شکل‌گرفته و انتخاب‌های رخ‌داده را در شرایط کنونی درنهایت می‌توان این‌طور تفسیر کرد که در تمام این سال‌ها  ـ چه پیش از انقلاب، چه پس از آن ـ زنانی بوده‌اند که برای تحقق حقوق اولیه خود در جامعه‌ای که چه بپذیریم و چه نپذیریم، تمایلات مردسالارانه آن قابل کتمان نیست، ایستادگی کرده‌اند. این ایستادگی در بسیاری از موارد موجب ایجاد خطرات و محدودیت‌هایی هم برای آنها شده است و اتفاقات سال ۱۴۰۱ نیز یکی از بزنگاه‌های تجلی این مسئله بود؛ آن‌جایی که بخشی از زنان به‌رغم همه فشار‌های یک جامعه مردسالار و با وجود پیش‌بینی تبعات بیان مطالبات‌شان، پرسشی را پیش روی جامعه ازجمله اهالی تئاتر قرار دادند.

پرسشی از این قرار که تئاتر کِی و کجا قرار است کنار این مطالبات بایستد؟ آیا قرار است همچنان با چشمانی بسته با این ایستادگی تاریخی مواجه شود و به روال سابق ادامه دهد؟ یا می‌تواند سرانجام جایی برای خود در دل جامعه پیدا کند؟ اگر قرار بر طرح ذات‌گرایانه این سوال باشد، باید پرسید آیا اهالی تئاتر اساساً وظیفه و تعهدی بر دوش خود احساس می‌کنند یا خیر؟

آیا قائل به این مسئله هستند که هنر تئاتر ایجادکننده رابطه‌ای دوسویه میان اهالی این هنر با جامعه است یا خیر؟ اگر پاسخ به این سوالات مثبت است، آیا منطقی است که اهالی تئاتر اتفاقات رخ‌داده را نادیده بیانگارند و با فرض به ثمر رساندن ایده؛ «لزوم روشن ماندن چراغ تئاتر»، همچنان مانند سابق به کار خود بپردازند؟

قرار گرفتن این سوالات بی‌پاسخ در کنار مسئله امروز، دیروز و احتمالاً فردای تئاتر ایران، «سانسور»، مسئله‌ای که مطرح‌شدن دوباره آن این‌بار از زبان بهرام بیضایی در «نشست تئاتر امروز ایران در چهارمین جشن هنر شیراز» به یادمان می‌آورد که به‌قول او سانسور در تئاتر همواره نه‌فقط توسط دولت که به‌صورتی بی‌شکل نیز عملی شده است.

سانسوری بی‌شکل که قانونی بر آن حکفرما نیست و به همه صورت‌ها ظاهر می‌شود و مادامی که تئاتر را به بازتابی محافظه‌کارانه و توأم با احتیاط مطالبات بخشی از جامعه با رعایت موازین «شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش» ازیک‌سو و سخن گفتن از ایده‌های رهایی‌بخش در محافل خصوصی ازسوی‌دیگر تبدیل سازد، کاری از پیش نخواهد برد.

tags # شهرداری تهران سایر اخبار اگر این گنج پیدا شود همه مردم جهان تا زانو در طلا فرو می‌روند؛ ۹۹ درصد طلای زمین اینجاست! (تصاویر) مارخور؛ «بز» پاکستانی معروف به «پیرمرد کوهستان» که تُف‌اش ارزش طلا دارد! داستان تکاملِ موجودی به نام «پدر»؛ حیوان‌ها پدر ندارند! (ویدئو) عجیب اما واقعی؛ صدای واقعی بیگ بنگ را بشنوید!

دیگر خبرها

  • آتش‌سوزی در انبار ضایعات منطقه ویژه اقتصادی خراسان جنوبی
  • آتش سوزی در سایت مرزی ماهیرود
  • رفع مشکل پنجاه‌ساله اهالی قشم
  • قشم صاحب نخستین آتشخوار تندرو کشور می‌شود‌
  • آتش‌سوزی کارخانه خودروسازی بم مهار شد
  • جدیدترین تصویر از وضعیت اسفناک تئاتر شهر + عکس
  • عکس‌هایی از آتش‌سوزی روستای امام‌زاده ابراهیم که پربازدید شد
  • مهار آتش سوزی در فروشگاه پلاسکو در هسته مرکزی شهر اهواز+عکس
  • سقوط منچستریونایتد اسفناک تن هاخ به یک دره جدید
  • انفجار بنزین در حمام صاحب خانه را راهی بیمارستان کرد